هر چند که خیمه ها علمدار نداشت*بانوی زمین خورده سپهدار نداشت
می سوخت میـان آتش و دود امّـا * آن خیمه آتش زده مسمار نداشت.
====================================
یا زهرا (س) خون گریه کن ز غم که عقیق یمن شوی
رخصت دهد خدا که تــو هم سینه زن شوی
در فاطمیه از دل و جان گریه می کنیم
همراه با امام زمان ناله می کنیم
در فاطمیه رنگ جگر سرخ تر شود
آتش فشان غیرت ماشعله ور شود
شمشیر خشم شیعه پدیدار میشود
وقتی که حرف کوچه و دیـوار میشود
ما همکلام منکرحیدر نمی شویم
با قنفذ و مغیـره برادرنمی شویم
صلی ا...علیک یا بقیة ا...
=================
دل خورشید محک داشت؟ نداشت!
یـا بـه او آینـه شـک داشت؟ نداشت!
غیر دیـوار و در و آوارش،شانه ی وحی کمک داشت؟ نداشت!
مـردم شهر به هم می گفتند در این خـانه تـرک داشت؟ نداشت!
آسمانی که فلـک می بخشید احتیـاجی به فـدک داشت؟ نداشت!
شب شد و آینـه ی ماه شکست! دست این مـرد نمک داشت؟ نداشت!
تـو بپرس از دل پرخون غمت! چهره ی یاس کتک داشت؟ نداشت! نداشت! نداشت...!
============
فاطمیه ست امّا...
امشب عجيب خوشدلم از بـوی كربلا
دارد حسين میوزد از سـوی كربلا
===================
یاس يعنی بــوی دل بــوی بهشت
ياس يعنی فـاطمه حيــدر سرشت
ياس يعنی كمترين عمــرِ جهان
ياس يعنی مـادرِ صـاحب زمــان
ياس يعنی كـــــوچــه و آه و شــرر
يک گل و يک غنچه باهم پشتِ در
ياس يعنی قوتِ دستِ علی
همـدم رازِ دل و هستِ علی
ياس يعنی خـانه داری نوجوان
مادری افتــاده حال و نيمه جان
ياس يعنی شانه بر موی حجاب
ناله در بيــداری و در وقت خـواب
ياس يعنی حيدر و غسل و كفن
اشــکِ چشــمِ زينب و آه حسن
ياس يعنی يا حسينِ زيـــرِ لب
بوسه بر زير گلويی نيمه شب
ياس يعنی انتـــقام از عاملين
سيلی محكـم به روی قاتلين
ياس يعنی مهدی و وقتِ ظهور
انتـــــقام از غـــاصبين پــر غرور
ياس يعنی مـا مدينـه میــرويم
بـا اميـــرِ بـی قـــرينـه میــرويم
:: موضوعات مرتبط:
ادبیات ,
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 815
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0